اسم عزیز دلم ..........

سلام...

تقريبا در مورد اسم دختر گلم به نتيجه رسيديم . بين آرميتا و ويانا بايد يکي رو انتخاب کنم که راي اکثريت روي ويانا بوده تا الان .خودم اسم آرميتا رو خيلي دوست دارم خيلي اسم شيک و پرمعناييه اما اسم ويانا خيلي منحصر به فرد و تکه . ازون اسماست که کمتر کسي شنيده . تو کل ايران هفتصد نفر اين اسمو ندارن . اما آرميتا بيشتره حدود 7000 نفر . از الان بابا احمد مي گه عيب نداره ويانا رو مي ذاريم رو اولي آرميتا رو روي دومي . معلوم نيست که مي خواد چندتا بچه داشته باشه که اينقدر به خودش نويد مي ده براي بعدي هم اسم بذاره .

اين چندروزه مهمون داشتم . پريشب ميتراخاله رو با شوهرش آقا مهدي دعوت کردم اومدن خونمون . احمد هم نذاشت شام درست کنم و رفت از رستوران باباييت آورد . ديشب هم بابا جونت و مامان جونت و عمه افسانه و عمه پروانه و مهديار کوچولو اومدن خونمون که ديگه خودم شام درست کردم . سوپ جو ، باقالي پلو با گوشت و خورشت هويج . کلي هم غذا اضافه اومده که سرش ماتم گرفتم . حالا بايد يه جوري بخوريمش ديگه . يه کم اذيت شدم ديشب . شکمم درد مي کرد و تو هم حسابي خودتو جمع کرده بودي و به پوستم فشار مي اوردي اما تحملش قشنگه . بعضي وقتها اينقدر فشار مياري که مي تونم پنجه هات يا سرتو زير پوستم ببينم و حس کنم . گاهي که اين تجربه رو با بابا احمدت شريک مي شم مي گه بچه م مثل تو شيطونه!! حالا خوبه که همه فک و فاميلش مي گن که احمد خيلي شيطون بوده ولي کسي نمي گه مريم شيطون بوده . من هميشه آروم و سربزير بودم . مگه نه ماماني!؟!!!!!!!!!!!!