وياناويانا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره

دختران من هدیه ای از خدا

این شعرو از توی یه وبلاگ دیگه کپی کردم با اجازه نویسنده ش!!!

ایمان دارم که قشنگترین عشق، نگاه مهربان خداوند به بندگانش است،  پس من تو را به همان نگاه می سپارم و می دانم تا وقتی که پشتت به خدا گرم است  تمام هراس های دنیا خنده دار است ، آری ، خیلی ساده ،  مانند درختانِ سبزِ امید، دستانت را بسوی نور بلند کن و لذت لبخندی شیرین  را تجربه کن دخترم http://yasnamousavi.niniweblog.com/ ...
28 ارديبهشت 1391

کودک من در هفته 24 از زندگی !

کودک شما چگونه تغییر می کند؟ كودك شما به سرعت در حال رشد است و وزن او حدود 110 گرم نسبت به هفته قبل (كه تنها كمي بيشتر از 450 گرم وزن داشت) زيادتر شده است. از آنجا كه طول بدن او به حدود 30 سانتي متر رسيده، در داخل رحم شما به صورت خميده قرار گرفته است اما اندازه اندامهاي بدن او تقريبا متناسب هستند. شايد به نظر كمي لاغر بيايد ولي به زودي بافت چربي در بدن او تجمع مي يابد. پوست كودك شما نازك، نيمه شفاف و چروك خورده است؛ مغز او به سرعت بزرگ مي شود و اندام چشايي او نيز در حال رشد است. دستگاه تنفسي تكامل خود را آغاز كرده، درخت تنفسي شاخه شاخه مي شود و سلولهايي در ريه سورفاكتانت توليد مي كنند، ماده اي كه موجب مي شود كيسه هاي هوايي نوزاد بعد از تولد...
28 ارديبهشت 1391

یه روز جدید

امروز یه روز دیگه از زندگی مامانته ! یه روزی که باید بیام سرکار و به فکر همه چیز و همه کجا هم باشم . به فکر تو هم که گاهی با یک تکان خودتو نشون می دی باشم . دوستت دارم کوچولوی من .... به فکر بابایی که خسته و دیر از سرکار میاد و دیگه دلم از کاراش گرفته .... به فکر تنهایی های بابام که دلمو به درد میاره ..... به فکر نبودن مادرم ......به فکر میترا خاله ........به فکر داداشای عزیزم .........به فکر پایان نامه ناتمامم................ ای خدای من ! خوبه که تو هستی . خوبه که تورو دارم ........ نی نی نازم ! من به فکر اینها هستم .تو فکر این چیزارو نکن . سعی کن بزرگ و قوی بشی و سالم به این دنیا بیای . دختر خوشگل من ! ...
28 ارديبهشت 1391

برای عزیز دلم

نمی دونم الان دقیقا چه شکلی هستی و به کی بردی ......مشتاقانه منتظر دیدنت هستم . سرکارم . امروز همش دارم به تو فکر می کنم .کوچکترین تکان تو مرا به وجد می آورد عزیزدلم . دیشب وقتی باباییت دید که تو چقدر زیاد تکان می خوری کلی تعجب کرده بود و می گفت واقعا اونه که داره تکون می خوره؟ گفتم کجاشو دیدی اینکه کوچیکش بود ........... بابایی امروز زیاد حالش خوب نیست . مونده خونه استراحت کنه .دلم می خواد برم پیشش براش سوپ بپزم .
28 ارديبهشت 1391

کودکم را دوست دارم

دختر قشنگم سلام کوچولوی ناز من ! تو الان ٢٣ هفته عمر داری و هرروز توی دل مامان شیطونی می کنی . دلم از الان برای دیدن روی ماهت غنچ می زنه ای هدیه خداوند ........ دوستت دارم .......... حتما بابا احمدت هم دوست داره تورو هرچه زودتر ببینه.......
28 ارديبهشت 1391